گفتم: «پس چه مرگته؟ مگه میخوای تیزر شامپوبچه بسازی؟ تو داری زندگی بچهای رو میسازی که وقتی تو رحم مادرش بود…
گفتم: «پس چه مرگته؟ مگه میخوای تیزر شامپوبچه بسازی؟ تو داری زندگی بچهای رو میسازی که وقتی تو رحم مادرش بود…
گفتم: «پس چه مرگته؟ مگه میخوای تیزر شامپوبچه بسازی؟ تو داری زندگی بچهای رو میسازی که وقتی تو رحم مادرش بود، پدرش فوت کرد. وقتی آغوش مادر رو میخواست، عزادار او شد. وقتی باید بچگی میکرد، چوپان بیابونا بود.کدوم یکی از این موخرماییها، شامش چندتا دونه خرماست و کدوم یکی از این پوستشیریای آفتابندیده، صبحونهش یه کاسه از شیرِ بزی بوده که خودش دوشیده باشه؟»
نویسندگان: جمعی از نویسندگان
شابک: ۹۷۸۹۶۴۴۳۰۸۳۶۹