قطره های آب توی آسمانِ آبی نشسته بودند و درباره خودشان حرف می زدند….
قطره های آب توی آسمانِ آبی نشسته بودند و درباره خودشان حرف می زدند….
قطره های آب توی آسمانِ آبی نشسته بودند و درباره خودشان حرف می زدند.
آن ها می خواستند دوباره باران شوند و به زمین برگردند؛ هر یک به سویی: رود و دشت و دریاچه.
قطره های آب از آرزوهایشان می گفتند که ناگهان بادی وزید و آن ها را به هم نزدیک کرد تا ابری شدند و …
نویسنده: مجید درخشانی
شابک: ۹۷۸۹۶۴۴۷۶۴۲۵۷