* سال نشر: ۱۴۰۱
* نوبت چاپ: اول
* شمارگان: ۱۰۰۰
* قطــع: وزیری کوتاه
* تعداد صفحات: ۱۰۸
* نـوع جلـد: شومیز
* شابک: ۹۷۸۹۶۴۴۳۰۵۳۹۹
محیا میرود روی چهارپایۀ آهنی و دست به کار میشود. کنجکاوی توی چشم تکتک بچهها و کارکنان سازمان دیده میشود. محیا انگار اصلاً پچپچهایشان را نمیشنود و با چکش توی سر میخها میکوبد. از چهارپایه که پایین میآید، آقای عزیزی میرود روی چهارپایه و کاغذ روی تابلو را پاره میکند. محیا از دور نگاهی به شش ماه تلاشش میاندازد. همه، یکصدا نوشتۀ زیر تابلو را زمزمه میکنند: «الهم صل علی محمد و آل محمد» و آنوقت برای محیا کف میزنند… محیا چند دقیقهای همانجا میماند. هر کس که داخل میآید و خارج میشود لبهایش میجنبد. محیا زیرلب با خودش میگوید: «تا حالا اینقدر احساس زندگی نکرده بودم.»