نوآوری، نگاه تحولگرا نسبت به علوم اسلامی و علوم انسانی و اخلاقمداری از مهمترین ویژگیهایی است که سخنرانان آیین رونمایی آثار علامه محمد تقی جعفری برای توصیف این عارف، فیلسوف و متفکر برجسته برشمردند.
به گزارش روابط عمومی دفتر نشر فرهنگ اسلامی، همزمان با بیستونهمین هفته کتاب جمهوری اسلامی و سالگرد رحلت عالم فرزانه محمد تقی جعفری، رونمایی از مجموعه ۱۳ جلدی آثار این چهره اندیشمند و فیلسوف معاصر با حضور تعدادی از استادان دانشگاه عصر روز ۲۵ آبان ۱۴۰۰ در محل کتابفروشی زیتون تهران برگزار شد.
در این آیین محسن چینیفروشان مدیرعامل دفتر نشر فرهنگ اسلامی، محمدرضا اسدی دانشیار فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی، عبدالله نصری استاد فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی و علی جعفری فرزند علامه جعفری به سخنرانی پرداختند.
علامه جعفری مخاطبشناس و داستانگو بود
محسن چینیفروشان در ابتدای این نشست، توجه علامه جعفری به مخاطب را ویژگی برجسته ایشان عنوان کرد و گفت: علامه خلوص، معرفت و نگاه تواضعآمیز داشت و به مخاطب شناسی اهمیت میداد و حتی از چهره فرد به این مساله پیمیبرد که آیا او مستعد یادگیری هست یا خیر درعینحال از عنصر داستان نیز به خوبی برای ارتباط با مخاطب بهره میگرفت.
مدیرعامل دفتر نشر فرهنگ اسلامی این ویژگی را در کنار تسلط ایشان بر فقه، ادبیات، هنر، زیباییشناسی، فلسفه و وجوه مختلف علوم اسلامی قابل تامل دانست.
وی در ادامه، مجموعه ۱۳ جلدی آثار علامه را کاری متفاوت، مستقل و ویژه ارزیابی کرد و با بیان این که چند عنوان دیگر از این مجموعه نیز منتشر میشود، توضیح داد: موضوعهای مشخصی از کتابها و سخنرانیهای ایشان در این کتاب گردآوری شده و اگر کسی بخواهد عرفان از نگاه علامه را بررسی کند میتواند از این کتاب بهره ببرد.
تحولگرایی شاخصه اصلی تفکر علامه جعفری
محمدرضا اسدی دانشیار فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی دومین سخنران آیین رونمایی از مجموعه آثار علامه محمدتقی جعفری بود که محور بحث خود را به اسلامیشدن علوم انسانی اختصاص داد و ابتدا به طرح این پرسش پرداخت که علوم انسانی امروز چگونه میتواند متحول شود و آیا تحول این علوم به واسطه ارتباط پیداکردن با معارف اسلامی امکانپذیر است؟ و بهطور مشخص نحوه شکلگیری علوم انسانی اسلامی به چه صورت است؟
او در ادامه دو دیدگاه «نقطهای» و «شبکهای» را در حوزه تحول علوم انسانی مورد توجه قرار داد و افزود: دیدگاه اول یا «نقطهای» بر این مبنا مطرح میشود که عالمان حوزوی بهعنوان متخصص علوم اسلامی و دانشگاهیان بهعنوان متخصصان علوم انسانی کنار هم بنشینند و از طریق تبادل آراء همت بگمارند برای پیداکردن راهحل و روشهایی که آمیختهای از علوم انسانی و اسلامی و پاسخهایی بیابند که آن پاسخها هم، ریشههای علوم انسانی غربی را داشته باشد هم از فواید و تواناییهای آن علوم استفاده کنند تا رفتهرفته بنیادی برای تولد و تحقق علوم انسانی اسلامی فراهم شود.
اسدی در تشریح دیدگاه دوم یا «شبکهای» با بیان اینکه در این دیدگاه، علوم انسانی اسلامی در یک شبکهای از ارتباطات شکل میگیرد و متولد میشود و یک امر مجزا و متمایز از جامعه، فرهنگ، اقتصاد، سیاست و تاریخ نیست یادآور شد: بر اساس این دیدگاه اگر در جامعهای استانداردهای جامعه دینی وجود نداشته باشد بهصرف فعالیت دو نهاد حوزه و دانشگاه و تبادل اطلاعات آنها، علوم انسانی اسلامی شکل نخواهد گرفت و یک جامعه به صرف ادعا اسلامی نمیشود.
دانشیار فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی در بیان معیارهای یک جامعه اسلامی خاطرنشان کرد: جامعه اسلامی جامعه عدالت محور، اخلاق محور، حقطلب، حقمدار و البته فقهمحور است و این شاخصهها به تناسب این که چه میزان در جامعه حضور دارد و در چه مرتبهای است دینی بودن آن جامعه را تعریف میکند یعنی باید ببینیم آیا شاخصه عدالت در فرهنگ، سیاست، اقتصاد و مدیریت کشور حضور دارد؟
او افزود: علم انسانی اسلامی یک خودرو نیست که در کارخانه از سوی حوزویان و دانشگاهیان تولید شود بلکه باید از ظرفیتهای درونی برخوردار باشد یعنی توانایی حل مسائل اجتماعی جامعه مسلمان را داشته باشد ما اعتقادمان این است که علوم انسانی اسلامی میتوانیم داشته باشیم.
وی ادامه داد: در دیدگاه دوم که دیدگاه شبکهای است اعتقاد بر این است که براساس این که شما شاخصههای جامعه دینی را داشته باشید، آن بستر بهمثابه خاک و آب و نور مناسب هست که با فعالیت دو نهاد حوزه و دانشگاه کنار این بستر مناسب و تعامل متقابل، امکان تولد علم اسلامی فراهم میشود.
اسدی پس از بیان این دو نگاه توضیح داد که دیدگاه علامه جعفری تلفیقی از دو نگاه نقطهای و شبکهای بود و ایشان معتقد بودند اگر معارف دینی و اسلامی محوریت و مرجعیت داشته باشد در یک تعامل متقابل با علم و فلسفه علم و عقل میتوانند گره از مشکلات بشر باز کنند در واقع آن نگاه شبکهای و آن نگاه نقطهای در تفکر مرحوم جعفری مکمل هم هستند و هیچ یک به تنهایی کافی نیست یعنی اگر نهاد حوزه و دانشگاه را داشته باشیم که فقط بخواهند منهای جامعه دینی و ارزشهایی که در جامعه تحقق پیدا کرده به تولید علوم انسانی بپردازند اینها ناتوان خواهند بود.
او در پایان گفت معتقدم تفکر آقای جعفری مظلوم و مهجور است سیره و شخصیت ایشان همواره بر این طبل میکوبید که نه تنها علوم انسانی بلکه علوم اسلامی هم باید متحول شود به همین دلیل میبینیم چه در بخش فلسفه، عرفان و فقه نگاه ایشان نگاه تحولمحور است و علامه تنها در فلسفه اشراقی، صدرایی تنفس نمیکرد و در عین اعتبار قایل شدن برای آن تفکر، نگاهی تحولگرا به فلسفه و عرفان داشت و معتقد بود این علوم باید متحول شود و مسایل ما را حل کند.
طرح مسایل جدید، نگاه جدید به مسایل پیشین
عبدالله نصری استاد فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی که کار گردآوری و تدوین مجموعه ۱۳ جلدی آثار علامه جعفری را برعهده داشته است، در ادامه این نشست دو اقدام مهم علامه را نخست انجام کار و طرح مسایل جدید، سپس کار بر روی موضوعهایی که پیش از این از سوی دیگران مطرح شده است با زاویه دید جدید برشمرد.
وی در این زمینه با اشاره به موضوع اسلامیکردن علوم انسانی تصریح کرد: معتقدم کارهای آقای مطهری و جعفری همان علوم انسانی اسلامی است و اگر همین آثار را به درستی بخوانیم و کالبد شکافی کنیم میبینیم اتفاقا خیلی به فیلسوفان غربی توجه داشتند بهعنوان نمونه کتاب اصول فلسفه و روش رئالیسم شهید مطهری نقطه عطفی است در تاریخ فلسفه اسلامی که نه حوزه قدر این کتاب را دانست نه دانشگاه و به این دلیل، نقطه عطف است که برای اولین بار در تاریخ فلسفه اسلامی به جای وجودشناسی، بحث از معرفت شناسی میشود و اگر آقای مطهری با کانت آشنا نبود بحث را از این نقطه آغاز نمیکرد.
نصری ادامه داد: علامه جعفری و آقای مطهری اتفاقا تفکر غربی را بسیار جدی گرفته بودند و شما در برخی کتابهای ایشان که در سنین جوانی هم نگاشته شده میبینید بیش از هزاران ماخذ و منبع از متفکران غربی استفاده شده است و ایشان از همان زمان تفکرات غربی را جدی میگیرد و شمشیر را از رو نمیبندد به اعتقاد من آنها خودشان بودند، دیگری نبودند و به حرفهای دیگران و مواضعی که در مورد گرایش آنها به فلسفه و مثنوی زده میشد کاری نداشتند شما ببینید علامه چه استقلالی داشته که این همه در مورد مولوی مطلب نوشته و همیشه هم میگفت این ملای رومی میتواند اساس علوم انسانی ما باشد.
استاد فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی به نگاه تحولگرای علامه جعفری اشاره کرد و به طرح این پرسش پرداخت که کدام فیلسوف را در تاریخ فلسفه اسلامی میشناسیم در مورد فلسفه زندگی و معنای زندگی کار کند ایشان در سالهای ۵۱ و ۵۲ شمسی این مباحث را تدریس میکردند و ما باید قدر این شخصیتهایمان را بدانیم.
در پایان این نشست علی جعفری فرزند علامه محمدتقی جعفری نیز در سخنانی به تشریح محتوای برخی از مجلدات مجموعه آثار منتشر شده پرداخت و با قدردانی از دفتر نشر فرهنگ اسلامی توضیح داد که جلد دوم این مجموعه کار علی رافعی است و این مجموعه اگر چه در دوسال آمادهسازی شده اما آمادهسازی واقعی آن به سی تا چهل سال همنشینی دکترعبدالله نصری با علامه جعفری بازمیگردد.
او همچنین با بیان برخی خاطرات خود، ازخصوصیات و ویژگیهای اخلاقی و زهد و سختکوشی علامه سخن گفت.