به جمعشان نزدیکتر میشوم و نگاهم روی مردی میماند. چقدر به دل مینشیند. وقار چشمانش دیدنی است. در گوشهای، نزدیک به سه مرد دیگر نشسته و عبایش را با آرامش، مرتب میکند.
به جمعشان نزدیکتر میشوم و نگاهم روی مردی میماند. چقدر به دل مینشیند. وقار چشمانش دیدنی است. در گوشهای، نزدیک به سه مرد دیگر نشسته و عبایش را با آرامش، مرتب میکند.
به جمعشان نزدیکتر میشوم و نگاهم روی مردی میماند. چقدر به دل مینشیند. وقار چشمانش دیدنی است. در گوشهای، نزدیک به سه مرد دیگر نشسته و عبایش را با آرامش، مرتب میکند.
آن سه تن دیگر، لباسهایی فاخر که دور یقه و سر آستین عبایشان زریدوزی شده بر تن دارند. چند قدمی جلوتر میروم و پایینتر از مرد سادهپوش، نزدیک به دیوار مینشینم.
نویسنده: فهیمه محمودآبادی
شابک: ۹۷۸۹۶۴۴۳۰۵۴۱۲