* سال نشر: ۱۴۰۴
* نوبت چاپ: اول
* شمارگان: ۵۰۰
* قطــع: وزیری کوتاه
* تعداد صفحات: ۳۲
* نـوع جلـد: شومیز
* شابک: ۹۷۸۹۶۴۴۷۶۷۵۹۳
محمد، آن شب خواب عجیبی دید. در خواب، دید که با خواهرش مثل هر روز، رفتهاند به پشتبام خانهشان. لینا به گلها و گلدانها آب داده بود و خودش برای پرندهها دانه ریخته بود. اما پرندهها نیامده بودند. نگاهی به آسمان کرده بود و ناگهان دهها پرنده دیده بود که زخمی و خونآلود، از دل آسمان، یکییکی به پشتبام میافتند. ترسیده بود و با خودش فکر کرده بود:
ـ چه اتفاقی بر سر پرندهها آمده است؟!